الهه ی الهام
انجمن ادبی

« امیری باراکا»

امیری براکا، متولد آمریکابه سال 1934.م است. نام اصلی او اورت لروی جونز است که در نیوآرک نیوجرسی به دنیا آمد. امیری باراکا به دانشگاه هاروارد رفت و در نیروی هوایی خدمت کرد. سپس به نیو یورک نقل مکان کرد.

او از دانشگاه کلمبیا و نیو اسکول( مکتب جدید) فارغ التحصیل شد و به سرعت به چهره ای شاخص در محافل ادبی پیشگام تبدیل شد. باراکا چندین مجله ی بانفوذ را ویراستاری کرد.دوست نزدیک و عضو وابسته ی شاعران مهم بیت،بلک ماونتین( کوه سیاه) و مکتب نیویورک شد. با موفقیت نمایشنامه ی 1964 وی به نام « هلندی» که به کاوش تنش نژادی و تنفر پرداخت، باراکا به شهرت و معروفیت ملی رسید. در اواسط دهه ی 1960.م او از این دنیای آسمان جل، مأیوس شده بود و از این تعصب و بی عدالتی نژادی به شدت خشمگین شد. ر سال 1965.م زن سفید پوست و بچه هایش را ترک کرد و علقه اش را با دوستان روستایی سفیدپوستش برید. نامش را عوض کرد و به هارلم نقل مکان کرد. سرانجام به نیوآرک برگشت و در آنجا نویسنده ی مهم و برجسته ی نهضت ادبیات سیاهان و فعال سیاسی ، جنجالی برای ملی گرایی و جدایی سیاهپوستان شد. 

در سال 1974.م ایدئولوژی و شعر باراکا دوباره تغییر کرد. او ملی گرایی اولیه ی سیاهان را کنار گذاشت و شروع به حمایت از مارکسیسم کرد.

در طی مراحل مختلف شغل های گسترده ی باراکا، او را فردی ناآرام، با ذهنی وقّاد و تخیل کلامی قوی می بینیم.

شعرهای اولیه ی او مبهم، دردناک و غزل های شخصی است که از صور خیال غریزی و ساختار تکه تکه بهره گرفته تا خودآگاهی دردناک روحی را که از خود و جامعه ی رنج کشیده است، منتقل کند.

در شعرهای بعدی و اغلب بحث انگیز وی بیشتر از گفت و گو استفاده شده است و به شکل بلوز و جاز هستند و گرایش دارند که مستقیم تر و کنش مدارتر باشند.

آثار برگزیده:

1- دیباچه ای بر یادداشت خودکشی جلد بیستم(1961)

2- سخنران مرده(1964)

3- جادوی سیاه(1969)

4- اشعار برگزیده(1961-1995) چاپ1995

مترجم: زین العابدین چمانی

یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:باراکا,چمانی,ادبیات جهان,الهه ی الهام, :: 9:55 :: نويسنده : حسن سلمانی

«یوگنی الکساندروویچ یوتوشنکو»

یوگنی الکساندروویچ یوتوشنکو متولد روسیه بسال 1933میلادی است.

یوتوشنکو در ایرکوتسک به دنیا آمد و در مسکو بالید و تحصیل کرد . برخلاف وزنیسنسکی که معاصر وی بود ، سبک شاعرانه یوتوشنکو پرکار، سنت گرا و بسیار مشهور بود .

شهرت او بویژه پس از انتشار "بابی یار" در سال 1961و"میراث استالین" در سال 1962 -که اشعار بسیار تند و انتقادی درباره جامعه شوروی و حکومت آن بود و تا سال 1980 میلادی چاپ نشده بود -بیشتر شد .

علی رغم این سانسور ، یوتوشنکو عضو اتحادیه نویسندگان شورای ریاست جمهوری اتحاد جماهیر شوروی در سال 1967م. شد.

در طی دو دهه بعد چندین مجموعه مهم از غزلیاتش  از جمله "برف دارد میبارد"(1969)، "شایعه پدری"(1975)، و نقطه اتکاء(1981) را منتشر ساخت. پس از دوره ی گورباچف، فعالیت های شعری و ادبی یوتوشنکو کاهش یافت در حالی که مشغله های ملی و بین المللی وی در دیگر فعالیت های هنری افزایش یافت.

آثاربرگزیده:

1- پیشاهنگان آینده(1952)

2- سومین برف(1955)

3- من از تبار سیبریایی هستم(1971)

4- نقطه ی اتکاء(1981)

مترجم: زین العابدین چمانی

یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, :: 9:28 :: نويسنده : حسن سلمانی

 «دايره اي به مساحت زندگی»

 


مرد ملاک وارد روستا شد. آوازه اش را از ماه ها پيش شنيده بودند. زمين ها را مي خريد. خانه ها را ويران مي کرد و ساختمان هايي مدرن بر آن ها بنا مي کرد.

پيشنهادهايش آنقدر جذاب بود که همه را وسوسه مي کرد. روستاها يکي پس از ديگري به دست او ويران شده بود. نوعي حرص عجيبی داشت. حرص براي زمين خواري...

همه مي دانستند که پيشنهادهاي مالي جذابش، اين روستا را نيز نابود خواهد کرد.

***

کدخدا آمد. روبروي مرد ايستاد. مرد در حالي که به دامنه ی کوه خيره شده بود گفت: کدخدا! همه اين املاک را با هم چند مي فروشي؟

کدخدا سکوتي کرد و گفت: در ده ما زمين مجاني است. سنت اين است که خريدار، محيط زمين را پياده مي رود و به نقطه اول باز مي گردد. هر آنچه پيموده به او واگذار مي شود.

مرد ملاک گفت: مرا مسخره مي کني؟

کدخدا گفت: ما نسل هاست به اين شيوه زمين مي فروشيم.

***

مرد ملاک به راه افتاد. چند ساعتي راه رفت. گاهي با خود فکر مي کرد که زودتر دور بزند و به نقطه شروع بازگردد، اما باز وسوسه مي شد که چند گامي بيشتر برود و زميني بزرگتر را از آن خود کند. تمام کوهپايه را پيمود...

غروب بود. روستاييان و کدخدا در انتظار بودند. سايه اي از دور نمايان شد. مرد ملاک کم کم به کدخدا و روستاييان نزديک مي شد.

زماني که به کدخدا رسيد، نمي توانست بايستد. زانو زد. حتي نمي توانست حرف بزند. بر روي زمين دراز کشيد و جان داد.

نگاهش هنوز به دوردست ها، به کوهپايه ها، خيره مانده بود.

کوهپايه هايي که ديگر از آن او نبودند...

لئوتولستوي

هدیه: محمد بوتیماز 

چهار شنبه 1 خرداد 1392برچسب:زندگی,بوتیماز,تولستوی,الهه ی الهام, :: 9:0 :: نويسنده : حسن سلمانی

" پابلو پیکاسو"نقاش

دوران کودکی:

پابلو پیکاسو در تاریخ 25 اکتبر 1881 در مالاگای اسپانیا به دنیا آمد.تولد او با مشکل جدی همراه بود و برای اینکه بتواند 

نفس بکشد دود سیگار برگ به بینی او دمیده شد!این نوزاد بزرگ شدتا یکی از بزرگترین نقاشان سده ی بیستم شود.

پیکاسو نبوغش را از خردسالی نشان داد و اولین کلمه ائی که به زبان آورد "لاپیز" بود که به زبان اسپانیائی مداد است

وقبل از این که بتواند حرف بزند طراحی کرد.او تنها پسر خانواده بود و بنابراین بسیار لوس بود.او از مدرسه رفتن متنفر بود

و اغلب از رفتن به مدرسه امتناع میکرد مگر اینکه به او اجازه داده میشد یکی از کبوترهای دست آموز پدرش را با خود 

ببرد!

بغیر از کبوتر عشق بزرگ او هنر بود.وقتی در سال 1891 پدرش معلم هنر شد،پابلو با او به سر کار میرفت و نقاشی 

کشیدن او را تماشا میکرد.بعضی وقتها اجازه کمک کردن نیز میگرفت.یک روز غروب ،پدرش داشت تصویر کبوترهایش 

را میکشید که مجبور شداطاقش را ترک کند،وقتی که برگشت پابلو آن تصویر را کامل کرده بود.این نقاشی چنان زیبا

و جان دار شده بود که پدرش لوح و قلمش را به او داد و دیگر هرگز نقاشی نکرد،در حالی که پابلو فقط 13 سال داشت.

زندگی پابلو بعنوان هنرمند:

افراد بسیاری نبوغ او را بعنوان یک نقاش تشخیص دادند اما دیگران از نقاشی های عجیب و قدرتمند وی بهت زده شدند. شهرت او احتمالاً به خاطر نقاشی های سبک کوبیسم وی است. پرتره های  وی از چهره ی افراد اغلب از مثلث ها و مربع هایی درست شده است که در جای درست خودشان قرار نگرفته اند. یکی از مشهورترین پرتره هایش، مربوط به نویسنده ی امریکایی گرتروداشتاین است که پس از آمدنش به پاریس در سال 1904 با او ملاقات کرد.

آثار او نظرات مردم را در باره ی هنر در سراسر جهان تغییر داد و از نظر میلیونها نفر هنر مدرن به معنی اثر پیکاسو «گوئر نیکا» است که در سال1937 آن را نقاشی کرد. و در حقیقت ثبت بمبارن شهر کوچک باسک در طی جنگ داخلی اسپانیاست. که بی تردید یکی از شاهکارهای نقاشی مدرن است.

سال های پایانی حیاتش:

پیکاسو دو بار ازدواج کرد و همچنین دوست دخترهای بسیاری داشت. او چهار فرزند داشت که آخرینش به نام پالوما در سال 1949 به دنیا آمد. وقتی که او 68 ساله بود. در سن نودسالگی نمایشگاهی در موزه ی لوور پاریس به افتخار او برگزار شد.در حقیقت او نخستین هنرمند زنده ای بود که آثارش در آنجا به نمایش گذاشته شده بود.

پیکاسو بیش از 6000 هزار نقاشی، طرح و مجسمه خلق کرد. امروزه  یکی از نقاشی های پیکاسو میلیون ها دلار می ارزد. زمانی که وزیر فرهنگ فرانسه داشت از آثار پیکاسو دیدن می کرد، این هنرمند به طور اتفاقی مقداری از رنگش روی شلوار وزیر ریخت. پیکاسو پوزش خواست. و خواست که پول تمیز کردنش را بپردازد. اما وزیر گفت: نه لطفاً. جنایب پیکاسو لطفاً فقط شلوار مرا امضا کنید»!

پیکاسو در سال 1973 به خاطر نارسایی قلبی بر اثر حمله ی آنفولانزا دیده از جهان فروبست. 

شنبه 30 دی 1391برچسب:چمانی,پیکاسو,الهه ی الهام, ادبیات جهان, :: 16:8 :: نويسنده : حسن سلمانی

«ارنست همینگوی»

کودکی وی :

ارنست همینگوی یکی از نویسندگان بزرگ سده ی بیستم آمریکاست. او در تاریخ 21ژولای1899 در اوک پارک ایلینویز به دنیا آمد. او دومین بچه در بین شش فرزند خانواده بود. خانواده اش سخت گیر و بسیار مذهبی بودند. پدرش به فرزندانش عشق به طبیعت و زندگی در فضای خارج از منزل را آموخت. ارنست نخستین ماهی اش را در سن سه سالگی گرفت و برای جشن تولد 12 سالگی اش یک اسلحه هدیه گرفت.

مادرش به او عشق به موسیقی و هنر  را آموخت. در مدرسه انگلیسی اش خوب بود. و برای روزنامه ی مدرسه مطلب می نوشت. او در سال1917 از دبیرستان فارغ التحصیل شد. اما به دانشگاه نرفت. او به شهر کانزاس رفت و به عنوان یک روزنامه نگار در روزنامه ی استار( ستاره) قلم زد. در آنجا مطالب بسیاری آموخت اما فقط پس از شش ماه به جنگ رفت. 

همینگوی و جنگ؛

همینگوی شیفته ی جنگ شد. او می خواست سرباز شود اما نتوانست. آن هم به خاطر دید ضعیف چشمش بود. در عوض در جنگ جهانی اول راننده ی آمبولانس شد و به ایتالیا عازم شد. در آنجا در سال 1918 زخمی شد. پس از جنگ به پاریس رفت. خواست در آنجا زندگی کند و در آن جا توسط نویسنده ی آمریکایی «گرترود اشتاین» به کارش تشویق شد. در دهه ی 1930 میلادی خبرنگار جنگ، در جنگ داخلی اسپانیا  و جنگ جهانی دوم شد. بسیاری از کتاب هایش در باره ی جنگ بودند. موفق ترین اثرش«ناقوس ها برای که به صدا در می آیند؟» بود که در سال1940 نوشته شد. و درباره ی جنگ داخلی اسپانیاست. رمان دیگر وی« وداع با اسلحه» است که درباره ی بیهودگی جنگ است. 

زندگی شخصی همینگوی:

موفقیت همینگوی در نوشتن در موفقیت های مشابهی در زندگی شخصی وی انعکاس نیافت. او چهار بار ازدواج کرد. زن اولش در سال1927 از او طلاق گرفت. او فوراً دوباره ازدواج کرد و به شهر «کی وست» فلوریدا نقل مکان کرد. در آنجا از شکار ، ماهیگیری و شرب خمر لذت می برد، اما همچنین دچار افسردگی گشت. این مطلب کمکی به او نکرد تا این که در سال 1928 پدرش خودکشی کرد. سلامتی همینگوی خوب نبود و او تصادف های بسیاری کرد . دو  ازدواج دیگر وی منجر به ناکامی شد،و دوباره شروع به شرب خمر کرد اما این بار شدیدتر و سنگینتر.در سال 1954دو سانحه هواپیما برایش پیش آمد.در اکتبر همان سال(1954)جایزه نوبل ادبیات به وی اعطا شداما به خاطر شدت بیماریش نتوانست شخصا آنرا دریافت کند.

سالهای آخر حیاتش:

همینگوی در سال های آخر حیاتش با مشکلات جسمی و الکل دست به گریبان بود. کم کم حافظه اش را از دست داد و دیگر نتوانست بنویسد. فرجام تلخ وی همانند پدرش شد و اودر روز یکشنبه 2 ژولای 1961با یک اسلحه خودکشی کرد.

مترجم:زین العابدین چمانی30/10/1391

شنبه 30 دی 1391برچسب:ادبیات جهان,همینگوی,چمانی, :: 12:41 :: نويسنده : حسن سلمانی

 «سر آرتور کنن دویل»

سر آرتور کنن دویل، در تاریخ 22 می 1859 در ادینبورگ انگلستان به دنیا آمد. پدرش چارلز دویل به عنوان دستیار ارزیاب اداره ی آثار اسکاتلند بود. 

او دو سال را در دبستان ملی هادر گذراند و سپس پنج سال را در مدرسه ی شبانه روزی کاتولیک در استونی هرثت، گذراند و دانش آموز خوبی بود.

او در ورزش پیشرفت کرد و دوست اشت که کریکت بازی کند. امتحانات نهایی را با موفقیت گذراند و می خواست که دکتر بشود. بنابراین در سال 1881 مدرک پزشکی خود را از ادینبورگ گرفت و با دوستش، باد، در پلایموث شروع به طبابت کرد. 

پس از مدتی شروع کرد برای خودش کار کند. هرچند درآمد زیادی نداشت برای کسب درآمد اضافی شروع به نوشتن کرد. نخستین رمانش به نام سنگ کمربند ناکام ماند.

رمان بعدی اش،«مطالعه ای در اسکارلت» موفقیت اندکی داشت. علاقه ی دویل در زمینه ی رمان های تاریخی بود. او رمان « میکاکلارک» را در سال 1889 نوشت که موفقیت آنی را به همراه داشت. او همچنین رمان تاریخی دیگری به نام« مهمان سفید» که موفق تر از میکاکلارک بود، نوشت.

اما دویل شهرتش بیشتر به خاطر سلسله کتاب های « شرلوک هلمز» شخصیت داستانی که خلقش کرد، است.

برخی از کتابهایش عبارتند از: ماجرای شرلوک هلمز، خاطرات شرلوک هلمز و سگ تازی باسکرویلز.

با انتشار این کتاب ها شرلوک هلمز و دوستش دکتر واتسون اسامی آشنا و خانگی شدند. دویل همچنین در جنگ دوم بوئر به عنوان پزشک شرکت جست.

او در سال 1902 به مقام شوالیه دست یافت و در تاریخ 7 جولای 1930 دیده از جهان فرو بست.

مترجم: زین العابدین چمانی 

دو شنبه 25 دی 1391برچسب:شرلوک هلمز, چمانی, دویل, حسن سلمانی, :: 13:39 :: نويسنده : حسن سلمانی

 « ویلیام شکسپیر»

ویلیام شکسپیر* در تاریخ 23آوریل 1564 در استراتفورد آپون آیون، از پدر و مادری از قشر متوسط به دنیا آمد. پدرش جان شکسپیر، دستکش ساز بود و مغازه ای در شهر داشت.

در سن هژده سالگی شکسپیر با «آن هاثوی» که دختر یک کشاورز بود، ازدواج کرد. پس از چند سال، به لندن رفت و به انجمن تئاتر پیوست. خیلی زود او یکی از پیشروترین هنرپیشگان و نمایشنامه نویسان شهر شد. تا سال1594 دست کم شش نمایشنامه اش به روی صحنه رفت.

در سال 1593 شعر بلند شکسپیر به نام« ونوس آدونیس» (که ایرج میرزا آن را با نام زهره و منوچهر، به نظم کشیده است.) موفقیت بزرگی به ارمغان آورد. شعر بلند بعدی وی، «تجاوز لوکرس» در سال 1594 چاپ شد. هنگامی که تماشاخانه های عمومی در سال 1594 بازگشایی شد، دوباره شروع به نوشتن نمایشنامه کرد.

مردم از طبقات اجتماعی مختلف به تماشاخانه ی «گلوب» می آمدند، تا نمایشنامه های شکسپیر را تماشا کنند.

در سال 1599 شکسپیر با شش تن از همکارانش تماشاخانه ی گلوب را که یکی از بزرگترین تماشاخانه های لندن بود، خریداری کرد.

شاهکارهای شکسپیر در طی سال های 1599-1608 شامل کمدی هایی چون:هیاهوی بسیار برای هیچ و شب دوازدهم است.

نمایشنامه های تاریخی هنری پنجم و تراژدی های آنتونی و کلئوپاترا، هملت، ژولیوس سزار(قیصر)، شاه لیر، مکبث و اتللو است.

نمایشنامه های سیمبلین، هنری هشتم، طوفان و حکایت زمستان در طی هشت سال آخر حیاتش نوشته شدند.

شکسپیر در تاریخ 23 آوریل 1616** در استراتفورد دیده از جهان فرو بست.

 

*شکسپیر تنها نابغه ای است که هژده هزار لغت به زبان انگلیسی افزود.

**تاریخ زاد روز و مرگ شکسپیر بزرگ هر دو در یک روز و ماه است.

 

مترجم: زین العابدین چمانی

 

 

یک شنبه 25 دی 1391برچسب:, :: 15:55 :: نويسنده : حسن سلمانی

« چارلز دیکنز»

چارلز جان هوفام دیکنز، در تاریخ هفتم فوریه ی 1812 در پورست ماوث انگلستان به دنیا آمد.

فقر و تنگدستی، او را مجبور به کار کردن در سن 12 سالگی کرد. او به مدت سه ماه در کارخانه ای در لندن کار می کرد.

دیکنز تا پانزده سالگی،گاه و بی گاه به مدرسه می رفت. او از مطالعه لذت می برد. در اواخر دهه ی بیست(1820) گزارشگر روزنامه شد. کار او به عنوان گزارشگر به او کمک کرد تا مهارت نوشتنش را بهبود بخشد. نخستین کتاب دیکنز با عنوان « طرح هایی از بُز»(Boz) مشتمل بر مقالاتی بود که او برای وقایعنامه ی عصر لندن نوشته بود.(1836).

دیکنز با نوشتن «نامه های بازمانده ی باشگاه پیک ویک» به شهرت رسید. « حرف های دربار سلطنتی» از سال 1850 تا 1859 و « تمام سال» دو هفته نانه ی بسیار موفقی بودند که او آن ها را بنیان نهاد و ویرایش کرد. 

در سال 1836 او با کاترین هوگارت، ازدواج کرد. گرچه صاحب ده فرزند شدند، اما ازدواجشان خوشبخت نبود و آن ها در سال1858 از هم جدا شدند.

برخی از آثار معروف دیکنز عبارتند از:

1. الیور تویست (1837تا1839)

2. نیکلاس نیکل بی (1838تا 1839)

3. دکان قدیمی سمساری (1840تا1841)

4. بارن بی روج (1841)

5. مارتین چازلویت (1833تا1844)

دیکنز پنج کتاب کریسمس در طی دهه ی 1840میلادی به رشته ی تحریر در آورد که عبارت بودند از:

1. سرود کریسمس(1843)

2. ناقوسها (1844)

3. کریکتی بر دل (1845)

4. نبرد زندگی (1846)

5. مرد به دام افتاده (1848)

کتاب های دیگرش شامل:

1. خانه ی غمزده(1852-1853)

2. دومبی و پسر(1846-1848)

3. دیوید کاپر فیلد (1849-1850)

4. روزگار تنگدستی و مشقت (1854)

5. دوریت کوچولو (1855-1857)

6. داستان دو شهر (1859)

7. آرزوهای بزرگ (1860-1861)

8. دوست مشترکمان (1864-1865) که آخرین رمان انتقادی- اجتماعی وی بود.

دیکنز یکی از شاخص ترین چهره های ادبیات انگلیسی شناخته می شود.

او در سال 1870 دیده از جهان فرو بست.

مترجم: زین العابدین چمانی

چهار شنبه 13 دی 1391برچسب:دیکنز,چمانی,الهه ی الهام,ادبیات جهان, :: 16:12 :: نويسنده : حسن سلمانی

«جین آستن»

خانم جین آستن به سال 1775 در استیونتون هامپشایر انگلستان به دنیا آمد. او فقط شش رمان نوشت که عبارتند از:

1. احساس و شعور(1811)

2. غرور و تعصب(1813)

3. بوستان منزفیلد(1814)

4. اما(1816)

5. صومعه ی نورثنگر (1818)

6. تعقیب (1818)

وی همچنین داستان های کوتاهی نگاشت، که در یک جلد منتشر شد.

رمان هایش حول افراد و جاهایی می گردد که وی با آن ها آشنایی و سنخیت اشت یعنی طبقه و قشر فرامتوسط جنوبی انگلستان.

رمان هایش که به رمان های خانوادگی معروفند، اساساً به ارتباط بین مردان و زنان می پردازد. او به سبک ساده می نوشت و به جای کار دراماتیک، از گفتگوی واضح و شفاف، بهره می جست. او به واسطه ی مکالمه های طنزآمیز باعث سرزندگی شخصیت های رمانش می شد.

شفافیت سبک و شکل، طنز و بذله گویی و تجزیه و تحلیل وی از شخصیت های رمان هایش، موجب شده است، که امروزه وی را به عنوان یکی از بزرگ ترین رمان نویسان ادبیات انگلیسی بینگارند.

او در سال 1817 دیده از جهان فرو بست.

مترجم: زین العابدین چمانی

چهار شنبه 20 دی 1391برچسب:جین آستن, چمانی, ادبیات جهان,الهه ی الهام, :: 15:55 :: نويسنده : حسن سلمانی

                                                     آلبرت شوایتزر

آلبرت شوایتزر فیلسوف،پزشک،موسیقی دان،روحانی و یک مبلغ مذهبی بود.او همچنین درباره الهیات مطالبی به رشته تحریر درآورد.وی در تاریخ14 ژانویه1875در کایزربرگ،شهری نزدیک استراسبورگ آلمان(که اکنون در فرانسه است)به دنیا آمد.شهرت او هم بخاطر نویسنده الهیات بودن است و هم اینکه مفسر آثار یوهان سباستین باخ است.

در سال1902شوایتزر مدیردانشکده الهیات سنت توماس در دانشگاه استراسبورگ شد.او از سال1905 تا 1913به تحصیل طب در دانشگاه پرداخت و سپس یک طبیب مبلغ شد.آلبرت با ارائه کنسرت در انجمن باخ پاریس که خود به تاسیسش کمک کرده بود کسب در آمد میکرد.این در آمد برای بیمارستان لامابرین در آفریقای استوائی فرانسوی_جائی که بعدها در آنجا خدمت کرد _استفاده شد.

در طی سال ها شوایتزر بیمارستان بزرگی ساخت که هزاران آفریقائی هر ساله در آنجا درمان می شدند.

 

           هنگامی که در آفریقا بود به کتاب نوشتن ادامه داد.در سال 1923نخستین دو جلد از اثر ماندگار خود را به نام"فلسفه تمدن"تکمیل کرد. این کتابها عبارتند از"فروپاشی و باز سازی تمدن"و "تمدن و اخلاقیات".آثار دیگر وی عبارتند از"کاوشی بر مسیح تاریخی"(1906)،"برون از زندگی و اندیشه من"(1931)،و "از دفتر خاطرات آفریقائی من"(1939).

 

           شوایتزر در سال1952جایزه صلح نوبل را بخاطر کارهای بشر دوستانه اش برد.با پول جایزه نوبلش بیمارستانش را توسعه داد و مرکزی برای جذامیان تاسیس کرد. در سال1955 ملکه الیزابت دوم بالاترین جایزه مدنی بریتانیای کبیر"نشان لیاقت"را به شوایترز اعطا کرد.

مترجم:زین العابدین چمانی

سه شنبه 6 آذر 1391برچسب:, :: 12:51 :: نويسنده : حسن سلمانی

«جرج برنارد شاو»

جرج برنارد شاو در تاریخ 26جولای 1856 در دوبلین ایرلند به دنیا آمد. در بیست سالگی به لندن مهاجرت کرد و یک منتقد موفق موسیقی شد.

در سال 1884 به تاسیس انجمن فابیان - سازمان سوسیالیستی که معتقد بود تغییر سیاسی و اقتصادی را بایستس از طریق اصلاحات به وجود آورد- کمک کرد.

در نخستین نمایشنامه اش به نام « خانه ی مرد بیوه» 1892 شاو به صاحبخانه های زاغه نشین ها حمله می کند. در نمایشنامه ی« کسب و کار خانم وارن» شاو علل روسپی گری را تجزیه و تحلیل می کند. این نمایشنامه فوراً قدغن شد و تا سال  1902به روی صحنه نرفت.

نمایشنامه ی « اسلحه و انسان»1894 یک کمدی ضد جنگ، تنها نمایشنامه ای بود که برای اولین بار بر روی صحنه رفت و اندک موفقیتی یافت.

پس از 1904 وقتی که دوستش هانری گرانویل بارکر، در کمتر از سه سال یازده عدد از نمایشنامه هایش را در تماشاخانه ی رویال کورت به روی صحنه برد؛ نمایشنامه هایش به مقبولیت عمومی رسید.

از بین این نمایشنامه ها می توان به « کاندیدا» 1895، «مرید شیطان»1897 و«قیصر و کلئوپاترا» 1898 « انسان و ابر انسان»1903 اشاره کرد.

نمایشنامه ی «انسان و ابر انسان» حاوی نظریه ی شاو به نام «نیروی زندگی» است. به نظر شاو، نیروی زندگی انرژی است که بر مردم سیطره دارد. وقتی این انرژی استفاده شود منجر به زندگی برتر و خلاق می شود.

دیگر نمایشنامه های معروف او شامل«بازگشت به متوشال» 1918 تا 1920، نمایشنامه ای که کل تاریخ بشر را دنبال می کند. « سرگرد باربارا»1905،« پیگمالیون» 1912، «دکتر بر سر دو راهی»1905،« آندروکلس و شیر» 1913 و «خانه ی دلشکن» 1919.

شاو جایزه ی نوبل ادبیات را در سال 1925 برد.

او در سال 1950 دیده از جهان فرو بست.

مترجم :

زین العابدین چمانی

 

 

پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, :: 15:4 :: نويسنده : حسن سلمانی

 

«تولستوی»
لئو نیکلاویچ تولستوی در سال 1828 در یاسنایا پولیانا در ملک خانوادگی اش در نزدیکی شهر تولا در روسیه به دنیا آمد. در کودکی پدر و مادرش را از دست داد و تحت تربیت بستگانش قرار گرفت.
تحصیلات ابتدایی اش را از معلمان خارجی فرا گرفت و وارد دانشگاه قازان شد اما تحصیلات دانشگاهی برایش جالب نبود و آن را نا تمام گذاشت و اخذ مدرک دانشگاهی را وانهاد. در حدود سال 1847 او سه رمان زندگی نامه وارش را به نامهای«کودکی»1852،«نوجوانی»1854 و «جوانی»1857 نوشت.
تولستوی به عنوان سرباز در جنگ کریمه حضور داشت. در این هنگام او مطالب بسیاری نوشت و به ایده های رمانتیک قهرمانان جنگ حمله کرد.«قزاق ها»1863 رمان کوتاه بسیار تحسین برانگیزیست که بر پایه ی تجربیاتش در ارتش نگاشت.
در سال 1862 او با سونیابهرس ازدواج کرد. در این دوره او به یادماندنی ترین آثارش- جنگ و صلح و آناکارنینا-را نوشت.
رمان حماسی جنگ و صلح به صورت کامل در سال 1869 منتشر شد. این رمان زندگی پنج خانواده را همانطور که مراحل مختلف زندگی از تولد تا مرگ را تجربه می کنند به تصویر می کشد. جنگ و صلح همچنین شرایط سیاسی موجود در اروپا را بین سال های 1805 تا 1820 تشریح می کند.
دومین اثر بزرگش – آنا کارنینا- به صورت فصل به فصل از سال 1875 تا 1877 منتشر شد. این رمان درباره ی بی وفایی شاهدخت روسی آناکارنینا به شوهرش کارین است. این رمان نگرش ریاکارانه را در زندگی خصوصی نشان می دهد.
تولستوی از این رمان به عنوان تریبون اراز عقایدش درباره ی جامعه استفاده می کند.
از سال 1878 تا 1885 او درباره ی عقاید مذهبی اش قلم زد و به نوشتن داستان ایوان ایلیچ و رستاخیز پرداخت.شیطان( نیروی ظلمت) و سونات کرویتزر رمان های مهمی بودند که در سال های آخر حیاتش منتشر شدند.
تولستوی در سال 1910 دیده از جهان فروبست.  
 مترجم:
زین العابدین چمانی
پنج شنبه 20 مهر 1391برچسب:, :: 13:53 :: نويسنده : حسن سلمانی

 

«گراهام گرین»
گراهام گرین به سال1904 دربرهامستد، حومه لندن به دنیا آمد.
ازسال1930-1926 گرین در قسمت تحریریه مجله تایمزکارکرد.او در هر دونوع ادبی داستان های جدی وسرگرم کننده قلم زد.اوقصهَ هایسرگرم کننده اش را"سرگرمی ها"نامید.
اونمایشنامه،زندگینامه ومقاله نیز نوشت."سرگرمی های"وی شامل داستان کارآگاهی"تفنگ کرایه ای(1936)و داستان ماجراجویانه"نفرسوم "(1950)است.
رمانهای گرین ماهیتی کاملاتئاتری دارندودر جاهای خطرناک یا ناآشنا مانند مکزیک ساخته و پرداخته میشوند.مانند"قدرت و شکوه"،آفریقای غربی"کنه مطلب"،کونگو"جعبه سوخته،هائیتی"شوخ طبعان" وآرژانتین"شورای افتخاری"
رمان هایش دنیای قانون شکنان و افراد روان پریشی که به خدا اعتقاد ندارند یا ایمانشان را از دست داده اند را
به تصویر می کشد.توصیفات روشن و ماهرانه ی او از مکانها واشخاص
وآهنگ سریع داستان هایش سینمائی هستند و تعداد کثیری از رمان هایش
فیلم های سینمائی موفقی از آب در آمده اند.
گراهام گرین در تمام عمرش کاتولیک ماند و اعتقاد راسخ او به دین
در اکثر طرح داستانهایش تاثیر گذاشته است.
گرین را یکی ازبرجسته ترین رمان نویسان این قرن میشمارند.اودر سال
1966به مقام "ملازم عالیجناب"منصوب شد و در سال1986به وی نشان شایستگی اهدا شد.
گرین در سال1991 دیده از جهان فروبست.

مترجم: زین العابدین چمانی

یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 15:49 :: نويسنده : حسن سلمانی

 

«رودیارد کیپلینگ»
ژوزف رودیارد کیپلینگ در بمبئ هند به دنیا آمد .پدر کیپلینگ هنرمند و استاد معماری انگلیسی بود.
درسن 5سالگی اوبه مدرسه ای دردریای جنوبی هامپشایر انگلستان فرستاده شد. اوبا سرپرستی زندگی می کرد که با وی بسیار بی رحم بود بسیاری ازخا طرات وتجربیا تش بعدها در داستا نها یش منعکس شدند. درسن 12 سالگی در کالج نیروهای متحد دردئون انگلستان پذیرفته شد.
درسن17سالگی کیپلینگ به هندوستان برگشت ودر روزنامه نظامی و مدنی در لاهورپاکستان شروع به کار کرد.بسیاری ازاشعار و داستانهای کوتاهش در روزنامه نظامی و مدنی وروزنامه پیشگام اللاه آباد منتشر شد.
کیپلینگ بیشتر شهرتش را بخاطر داشتن نظرات تند اصولگرایانه در برخی موضوعات از دست داد.او طرفدارتوسعه مستعمرات بریتانیا بود
وطرفدار حق رای زنان نبود.داستانهای مشهور او عبارتند از:حکایات ساده از تپه ها(1888)سه سرباز(1888)شبح درشکه ریکشا(نوعی درشکه در هند که بوسیله انسان کشیده میشود)(1889)ما ویلی وینکی و داستانهای دیگر(1889).
هرچند نخستین رمانش به نام(نوری که روشنی نبخشید)موفقیتی نیافت.
ترانه های سربازخانه(1892)مجموعه اشعاری بودند با لهجه کاکنی(ساکنین بخش شرقی لندن)که برای او شهرت بسیار آورد.
این ترانه ها شامل اشعاری چون(دنی دیور.فوزی ووزی.گونگادین و جاده ماندالای)بود.
معروفترین کتابهایش عبارتند از:"کتاب جنگل(1894)کتاب دوم جنگل(1895)و"داستانهای خیلی مرتب"(1902)"ناخدای شجاع"و "کیم"ازدیگر رمانهای مشهور وی هستند.
اودرسال1907برنده جایزه نوبل ادبیات شد.
زین العابدین چمانی
 
 
یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:, :: 14:24 :: نويسنده : حسن سلمانی

 

«أگدن ناش»
أگدن ناش به سال1902در رای نیویورک به دنیا آمد.او نویسنده آمریکائی معروف اشعار طنز و انتقادی است.او سبک شعری متمایزی در شعر طنز خلق کرد.
گر چه ناش بخاطر سبک طنزش معروف است ولی اشعارش همیشه درونمایهمهمی داشته است وجامعه آمریکائی وحماقت آنرانمایان ساخته است.
بنا بر عقیده ناش ،جامعه مدرن آمریکائی در حالت بهت وگیجی است
وهمچنین آن را مضحک و احمقانه می انگارد.او بر این باور بود که
طنز و بذله گوئی برای بقاء در دنیا لازم است.
 
اکثر اشعار وی مصراعهای کوتاه و بلند دارند. او اغلب جملات را به
چندین مصراع کش داده است تا قافیه های خنده دار ایجاد کند.
 
نخستین مجموعه اشعارش به نام(بد بیاری) در سال1931 منتشر شد.
 
در سال1945اثر(سالهای سال پیش)او چاپ شد. مجموعه اشعار دیگر
وی مانند(تو نمیتوانی از اینجا به آنجا برسی1957،سگهای پیر رو به
عقب پارس میکنند1972 و جانمانده بودم از 1975چاپ شدند).
این دو اثراخیرش پس از مرگ وی منتشر شد.بسیاری از اشعار وی
نخستین بار در مجله نیویورکر چاپ شد.
اگدن ناش در سال 1971 دیده از جهان فرو بست.
زین العابدین چمانی
 
سه شنبه 11 مهر 1391برچسب:, :: 12:39 :: نويسنده : حسن سلمانی

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان الهه ی الهام و آدرس elaheelham.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان