الهه ی الهام
انجمن ادبی

دخترک از میان جمعیتی که گریه کنان شاهد اجرای تعزیه اند رد می شود

عروسک و قمقمه اش را محکم زیر بغل می گیرد

شمر با هیبتی خشن همان طور که دور

امام حسین (ع) می چرخد و نعره می زند

از گوشه ی چشم دخترک را می پاید..

او با قدم های کوچکش از روی سکوی تعزیه بالا می رود

از مقابل شمر می گذرد و در مقابل امام حسین (ع) می گذرد

و به لب های سفید شده اش زل میزند

قمقمه را که آب تویش قلپ قلپ صدا می دهد مقابل او می گیرد

شمشیر از دست شمر می افتد و رجز خوانی اش قطع می شود

دخترک گفت : بخور برای تو آوردم و بر می گردد

رو به روی شمر که حالا بر زمین زانو زده می ایستد

مردمک های دخترک زیر لایه براق اشک می لرزد

توی چشم های شمر نگاه می کند و با بغض می گوید : بابای بد!!!

آن شب شمر تعزیه هم برایت گریه می کرد...



نظرات شما عزیزان:

وحید عمیدی
ساعت1:50---20 آذر 1393
خدای حسین به شما اجر دهد که باعث تحول آنی در دیگران میشوید

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





چهار شنبه 5 آذر 1393برچسب:شمر,تعزیه,دخترک,قمقمه,الههی الهام, :: 17:6 :: نويسنده : حسن سلمانی

آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان الهه ی الهام و آدرس elaheelham.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان