الهه ی الهام
انجمن ادبی

نام کتاب: بادبادکباز
نویسنده: خالد حسینی
مترجمان: زیبا گنجی و پریسا سلیمانزاده
ناشر: انتشارات مروارید/تهران/چاپ چهارم1389
تعداد صفحات: 419 صفحه


 شب که از سیزده به در برگشتیم به علی و مهدی گفتم از نظر فیلم و سینما سال خوبی را شروع نکرده ایم.تلوزیون این همه فیلم نشان داد و هیچ کدام آنی نبود که خستگی در کند. روز چهارم فروردین هم که آخرین روز سفرمان به مازندران بود به یک کتابفروشی در شهر ساحلی عباس آباد سری زدم تا به یادگار کتابی از این شهر خریده باشم. قیمت ها خیلی بالا بود و منصرف شدم.

 



ادامه مطلب ...
سه شنبه 28 ارديبهشت 1393برچسب:رمان بادبادکباز,خالد حسینی,الهه ی الهام,حسن سلمانی, :: 21:33 :: نويسنده : حسن سلمانی


چهار شنبه 10 ارديبهشت 1393برچسب:عکس,حجاب,زیبایی,الهه ی الهام, :: 22:30 :: نويسنده : حسن سلمانی
پنج عصر: مجموعه داستان كوتاه

پنج عصر: مجموعه داستان كوتاه

نویسنده: حسن سلماني

خلاصه ی یکی از داستان های این مجموعه با نام « ساعت پنج عصر»:

مهتاب و سعيد ده سال است كه با هم ازدواج كرده اند و هنوز بچه دار نشده اند. با وجود اين، آنها هم چنان به زندگي و درمان اميدوار هستند. آنها زندگي تقريبا مرفهي دارند. مشكل نازايي از جانب مهتاب است. وقتي او به كلينيك مي رود، سري به دارالترجمة همسرش سعيد مي زند، ولي با در بسته ی موسسه روبه رو مي شود. اين اولين باري نيست كه او به موسسه سر مي زند و با اين موضوع روبه رو مي شود. سعيد هرشب ساعت ده شب طبق معمول به خانه مي آيد و رفتار مشكوكي از خود بروز نمي دهد. اما افكار و ذهن مهتاب نسبت به وفاداري همسرش منحرف مي شود. يك روز، ساعت پنج عصر مهتاب با كسي كه با آركادئون آهنگ هاي دلنوازي مي زند، آشنا مي شود و آرامش خاطر نسبی پيدا مي كند و از او مي خواهد كه هر روز همان ساعت در ازاي گرفتن پولي براي او آهنگ بنوازد. بر اثر سانحه ی رانندگی، مهتاب به بيمارستان منتقل مي شود و در حالت بيهوشي مرتب نام غلام همان نوازنده ی آكاردئون را صدا مي زند. همة افراد خانواده برداشت نادرستي مي كنند. پزشكان به سعيد مي گويند كه وجود غلام براي زنده ماندن مهتاب ضروري است و سعيد تصميم مي گيرد غلام را پيدا كند...

در اين كتاب داستان هاي ديگري با عنوان هاي: شاهكار، قهوة ترك، يادم تو را فراموش، بازي، بني آدم، نغمة آزادي، ماه سيما، باغ سنجد و سروناز به نگارش درآمده است.

لازم به ذکر است داستان بنی آدم از این مجموعه برنده جایزه ی ادبی « صادق هدایت» در سال 83 شده است...

30,000 RI
قطع: رقعي
تیراژ: 2000
صفحات: 112
رده دیویی:8fa3

برای تهیه ی این کتاب می توانید از  قسمت نظرات وبلاگ الهه ی الهام کمک بگیرید.

و از دوستانی هم که این مجموعه را خوانده اند درخواست می کنم حتماً من را از نقدهای سازنده شان بهره مند کنند. با تشکر: حسن سلمانی

پنج شنبه 10 ارديبهشت 1393برچسب:پنج عصر,حسن سلمانی,الهه ی الهام, :: 19:0 :: نويسنده : حسن سلمانی

نا بینای جنگ

 

شصت سال نابینا گشته است یا که بیش

در پشت آن دیوار و این درختان به رنج و طیش

با عمر طولانی و طاقت فرسابر صندلی چرخدار خویش

در زیر آفتاب و باد، در راهروی بیمارستان سربازان



ادامه مطلب ...
یک شنبه 7 ارديبهشت 1393برچسب:نابینای جنگ,داگلاسد دان,چمانی,الهه الهام, :: 13:20 :: نويسنده : حسن سلمانی

دیوار و رود

فروپاشید دیواری

که یک دولت را به دو نیم کرده بود

از برای رودی که

یک ملت را به دو نیم کرده

چه باید نمود؟

این یک آزادکرده خویش، گشته است مستغل

وان یک مسجون نموده فکر، وز خویش منفعل

این سو ره به جایی برده است

بر آن سو چه طرفی باید بست؟

نه فارسم، نه آلمانی

نه انگلیسی، نه روس

هویت خدادادی ترکم

را چه باید کرد؟

دو قرن مویه کردن

ثمرمان نبخشید

نفیر و فریاد نرسیده به گوشها را

چه باید کرد؟

فروپاشی  یک دیوار

 



ادامه مطلب ...
یک شنبه 7 ارديبهشت 1393برچسب:دیوار و رود,زلیمخان,چمانی,الهه ی الهام, :: 12:55 :: نويسنده : حسن سلمانی

ای چشم هات سکر تمام ِ شراب ها

 گیسو مده به باد که پیچیده شد به هم

طومار زندگانی ام از پیچ و تاب ها

یک شنبه 24 فروردين 1393برچسب:سه گانی,مظفری,الهه ی الهام,شعر, :: 8:32 :: نويسنده : حسن سلمانی

نوروز هم به پایان رسید.

امیدوارم شروع زیبایی در فروردین داشته باشید.

امیدوارم عشقی واقعی را در اردیبهشت پیدا کنید.

امیدوارم از خرداد تا تیر، زندگی پرهیجان و لذت بخشی داشته باشید.

امیدوارم از مرداد تا شهریور، هرگز مشکلات به سراغت نیایند.

امیدوارم مهر و آبان و آذر خبرهای خوبی برایتان داشته باشند.

امیدوارم دی و بهمن خاطرات لذت بخشی برایتان به جا بگذارند.

و در آخر امیدوارم در اسفندماه به یک سال گذشته تان نگاه کنید و بگویید:

« چه سال شگفت انگیز و خوبی داشتم!»

زیتون

یک شنبه 17 فروردين 1393برچسب:زیتون,امیدوارم,الهه ی الهام,حسن سلمانی, :: 9:48 :: نويسنده : حسن سلمانی

نام کتاب: نیلوفری ها

به اهتمام: اقبال مظفری

ناشر: نشر آتنا/تهران/پاییز 1378

تعدادصفحات: 301 صفحه

 

نیلوفری ها به همت و سرمایه ی همسر و همدل زنده یاد « موسی مرادی» و به پاسداشت یاد او و سال ها همسفری در راه زندگی با هنرمندی شوریده و گمنام به چاپ رسیده است.

آقای اقبال مظفری که پیش تر رمان« امیلی و عروس ایرانی اش» را معرفی کرده ام، یادگار نامه ای را جمع آوری کرده به پاس و یاد دوست هنرمندش، مرحوم « موسی مرادی» در این مجموعه خلاصه ای از زندگی موسی مرادی و تعدادی از سروده ها و مقالات و گفت و گوهای آن مرحوم آورده شده است.

در فصلی هم شعرها و نوشته هایی از دیگران که به مناسبت همین گرامیداشت، جمع آوری شده، گنجانده شده است. بیشتر از همه قلم داستانسرا و تخیل شاعرانه ی خود مؤلّف- اقبال مظفری- است که در این جُنگ خودنمایی می کند.

داستان کوتاه« هفت خواهران» از آن دست داستان هایی است که برای همیشه در خاطر  خواننده اش می ماند.

 

بهمن نود و دو/حسن سلمانی

چهار شنبه 21 اسفند 1392برچسب:اقبال مظفری,نیلوفری ها,حسن سلمانی,الهه ی الهام, :: 13:3 :: نويسنده : حسن سلمانی

« دختران خوب»*

دخترانِ نازنینِ شنبه های خوب

کامتان عسل

بختتان ستاره های پُرفروغ کهکشان

قرص ماه نقره فامِ شعرتان

گوشوار آسمان

آفتاب زرنگار خنده هایتان،

پُر عیار و بی غروب

ماهیان سرخ چشمه سار عاطفه،

جویباران واژه های بی بدل

یادتان به خیر!

کامتان عسل

دختران نازنین

دختران شنبه های خوب! 

*تقدیم به اعضای انجمن ادبی الهه ی الهام:

اخلاقی.میرزاجانی.امری.جمشیدی.اروجلو.عروجلو.عابدین پور و ...

حسن سلمانی/اسفند نود و دو

پنج شنبه 15 اسفند 1392برچسب:الهه ی الهام,شعر,حسن سلمانی,دختران خوب, :: 12:24 :: نويسنده : حسن سلمانی


«عطاشو به لقاش بخشيدم»

 
جناب سعدي ميگه:
براي يه مستمندي مشكلي پيش آمد يكي بهش گفت :فلاني وضعش خيلي خوبه اگر بري پيشش حتما كمكت ميكنه.
مستمند ه سمت خانه ان فرد رفت وقتي به اونجا رسيد ديد طرف اخماشو تو هم كشيده و غضب الود و عصباني نشسته.
نيازمنده چيزي نگفت و از همون جا برگشت، بهش گفتن چي شد؟
گفت:عطاشو به لقاش بخشيدم!

گردآوری:401

یک شنبه 15 اسفند 1392برچسب:سعدی,عطا,لقا,الهه ی الهام,401, :: 8:12 :: نويسنده : حسن سلمانی

«آواز خركي و رقص شتري»


يه خري از دست صاحبش فرار مي كنه در راه يه شتر مي بينه كه در حال بار بريه خره ميگه:تا كي مي خواي بار بكشي بيا با هم فرار كنيم.
شتر قبول مي كنه و ميرن تا به يه چمنزار مي رسن.
يه مدتي اونجا مي مونن.
تا اينكه خوشي ميزنه زير دل خره و شروع ميكنه به عر عر. هر چي شتره منعش ميكنه و مي گه صداتو ميشنون فايده اي نداره و خره ميگه :خوشحالم مي خوام آواز بخونم.
چيزي نگذشت كه صاحبان شتر و خر فهميدن و اسيرشون كردن و براي اينكه دو باره فرار نكنن اونا رو حسابي بار زدن تا اينكه خره از پا در اومد و بستنش به پشت شتره.
شتره كه دل خوشي از خره نداشت تا رسيد لب دره شروع كرد به رقصيدن.
هر چي خره گفت:اينجا جاي رقصيدن نيست شتره قبول نكرد و گفت:خوشحالم ميخوام برقصم و اينطوري خرو انداخت ته دره.

 
گرد آوری 401

یک شنبه 10 اسفند 1392برچسب:مثل آباد,آواز خرکی,رقص شتری,الهه ی الهام, :: 8:8 :: نويسنده : حسن سلمانی

« شطّ رنج»

شما قرص ماهی، من از جنس آه

پلنگم که در کوه گم کرده راه

شما باغ پُر گل، غزل، سیب، شور

منم خاک بی سبزه، سنگ صبور

« چنین است رسم سرای سپنج»*

شما شاه شطرنج و من شطّ رنج

*تضمینی از حکیم فردوسی

حسن سلمانی-بهمن نود و دو

پنج شنبه 8 اسفند 1392برچسب:شط رنج,حسن سلمانی,شعر,الهه ی الهام, :: 8:14 :: نويسنده : حسن سلمانی

نام کتاب:گزیده ای از اسنادی تاریخی تقدیم به عالیجناب پاپ

گردآورندگان: نرگس یزدی- معصومه امیرلو

چاپ: دفتر هنر و ادبیات صریر

نوبت چاپ:اول- بهار 1388

تیراژ: سه هزار نسخه در قطع جیبی


-پنجاه هزار فرانک از دارایی خود را به بینوایان می بخشم.

- میل دارم جسدم را با تابوت فقرا به گورستان ببرند.

- از دعا و طلب مغفرت بیزارم.

- می خواهم همه مرا دعا کنند.

- به خداوند ایمان کامل دارم.

از وصیت نامه ی ویکتور هوگو.



ادامه مطلب ...
پنج شنبه 8 اسفند 1392برچسب:عالیجناب پاپ,حسن سلمانی,کتاب,الهه ی الهام, :: 7:27 :: نويسنده : حسن سلمانی

نام کتاب: بیگانه

نویسنده: آلبر کامو

مترجم: خشایار دیهیمی

ناشر: نشر ماهی .تهران1390

قطع جیبی و تعداد 128 صفحه

 

دو صفحه پایانی کتاب با عنوان پس گفتار، یادداشتی است از آلبرکامو که به تاریخ هشتم زانویه 1955 به متن کتاب افزوده است با این مضمون:



ادامه مطلب ...
شنبه 8 اسفند 1392برچسب:بیگانه آلبرکامو,حسن سلمانی,الهه یالهام, :: 1:3 :: نويسنده : حسن سلمانی

« غلط زیادی»

زبان نوشتاری ما گویی روز به روز مهجورتر می شود. به نظر می رسد اشتباهات رایج نوشتاری رو به افزونی است. یکی از دلایل آن به نظرم کاهش مطالعه ی کتاب و جایگزینی آن با منابع اینترنتی است که معمولا بدون نگاه ویراستاری و رفع ایرادهای ویرایشی منتشر می شوند. همچنین به دلیل فراگیرتر شدن نوشتن (در فضای مجازی) ایرادهای نگارشی نیز فراگیرتر شده اند.این اشتباهات را نه تنها در وبلاگ نویسنده های گمنام که حتی در سایتهای خبری و پایگاه های معتبر می توان یافت. امروز دریک سایت معروف یک مورد آن را دیدم که بهانه ی نوشتن این مطلب شد.
این سایت در دفتر شعر خود، شعری از استاد سخن، سعدی، منتشر کرده بود و نام شاعر را «شیخ عجل سعدی» نوشته بود در حالی که «شیخ اجل سعدی» درست است. اجل از خانواده ی جلیل و جلالت است به معنی بزرگوارتر در حالی که عجل به معنای «گل و لای سیاه و بدبو» است.
این اشتباه به صورتی فراگیرتر در کاربرد «ضرب الاجل» دیده می شود. ضرب الاجل به معنای مهلت، پایان مدت یا همان deadline است. این لغت در بسیاری از موارد به صورت اشتباه «ضرب العجل» نوشته می شود .حتی چند باردر زیر نویس شبکه خبر سیما خود شاهد بودم که ضرب الاجل را ضرب العجل نوشته بود .امیدوارم فارسی را پاس بداریم و مراقبت کنیم غلط های گفتاری و نوشتاریمان زیاد نشود.

گردآوری: 401

 

یک شنبه 4 اسفند 1392برچسب:یادداشت,401,الههی الهام,غلط زیادی, :: 8:5 :: نويسنده : حسن سلمانی
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان الهه ی الهام و آدرس elaheelham.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان