الهه ی الهام
انجمن ادبی
بیست و یکم آبان ماه زادروز علی اسفندیاری است. همان نیما یوشیج عزیز خودمان؛ کسی که به شایستگی ابداع کننده شیوه ی نوین در شعر فاخر فارسی است و می توان او را پدر شعر امروز فارسی نامید. به یمن این روز یکی از زیباترین و آشناترین سروده های پیرمردی که به قول جلال آل احمد، چشم ما بود، را می آورم: « تو را من چشم در راهم» تو را من چشم در راهم شباهنگام که می گیرند در شاخ تلاجن، سایه ها رنگ سیاهی را وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم تو را من چشم در راهم شباهنگام در آن دم که بر جا، درّه ها چون مرده ماران، خفتگانند در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم تو را من چشم در راهم!
زنگ کلاس ها را زودتر ازموعد زده اند واین خیل پرشوردختر هاست که به سمت حیاط سرازیر می شود. آرام و روان پله هارا پایین می آیم گرچه ازین جمعیت عجول چندین بارتنه میخورم. نوای محزون نوحه گری مردی که ازبلند گوی خاک گرفته مدرسه پخش می شود، دلتنگی ام را رقیق ترمی کند. جز این صدا هیچ نمی شنوم. کناری ایستاده ام. چه آسمان ابرآلودی! چه آتش سردی؟!!! درچشم برهم زدنی پیکره ی خیمه ها متلاشی می شود. یک لحظه پیرزن خدمتکار مدرسه را می بینم که از آن طرف حیاط با گام های سنگین وسریع می آید وسط معرکه دخترها را کنار می زند و اززیر پایشان تکه پارچه ی سبزنیم سوزی را بیرون می کشد ومی رود، چشم هایش غمگین و نمناک... مسعوده جمشیدی نام کتاب: سالار مگس ها نویسنده: ویلیلام گلدینگ مترجم: سوسن اردکانی انتشارات: آپادانا.1363 تعدادصفحات: 336 صفحه
سلام دوستان؛ این بار می خواهم کتابی را به شما معرفی کنم که در سال 1983.م همای نوبل بر شانه های نویسنده اش نشسته است. « سالار مگسها» اثر جاودانه ی « ویلیام گلدینگ»... شاعر و رمان نویس بریتانیایی که از هفت سالگی آرزوی نویسندگی داشته و در نوزده سالگی وارد آکسفورد شد و ادبیات انگلیسی خواند. سالار مگس ها معروفترین کتاب گلدینگ است که روایتگر« معصومیت از دست رفته » انسان هاست.گروهی پسر بچه ی مدرسه ای بین 6تا12 ساله بر اثر سانحه ی هوایی، و سقوط هواپیما، سر از یک جزیره ی استوایی در می آورند. اول همه چیز خوب و جذاب و حتی فوق العاده است وخیلی خوب پیش می رود...
ادامه مطلب ... دو شنبه 20 آبان 1392برچسب:سالار مگسها,گلدینگ,الهه ی الهام,حسن سلمانی, :: 20:10 :: نويسنده : حسن سلمانی «محمد مهدی الجواهری» متولد عراق بسال 1900میلادی و متوفی 1997م محمد مهدی الجواهری در خانواده ایرانی در نجف به دنیا آمد و پس از جنگ جهانی دوم تابعیت عراق را پذیرفت.اقدامات انقلابی وی بعنوان عضو حزب کمونیست عراق در اوضاع آشفته سیاسی، از سویی مورد غضب و تحت تعقیب حکومت وقت قرار گرفت و از سویی دیگر مورد تقدیر دولت های بعدی قرار گرفت .او که عمیقا ً تحت نفوذ شعر کلاسیک عرب بود با دیگر نئوکلاسیک گرایان نیز سهیم بود ؛ امّا در زمره معدود کسانی قرار گرفت که مهارت و تبحرشان در شعر سنتی خلاقیتشان را تقویت کرد . قدرت موزون ،جذبه و نیروی عاطفی شعرش در شاعران جوانتر که این ویژگی ها را برای خلاص کردن خود از شعر کلاسیک بکار گرفتند؛ بسیار تاثیر گذار بود. . آثار برگزیده: 1-دیوان الجواهری(مجموعه آثار 1941،1950،1953) 2-نامه ای از تبعید (1965 ) 3- نامه بازگشت (1969 ) 4-در بیخوابی (1971 ) مترجم: زین العابدین چمانی دو شنبه 20 آبان 1392برچسب:الجواهری,ادبیات جهان, چمانی,الهه ی الهام, :: 12:47 :: نويسنده : حسن سلمانی «آدم فروشی» سهل - سومبات* توانستی بفروشی چه چیزی را به چه؟ چه کس ی را به که؟ گر تنها بودی، هیچگاه نامت را بر زبان نمی آوردم همچو میکروب بر تاریخم پخش شدی و سرایت کردی برای رسیدن به قله ای که راهش با سینه ی بابک هایم گشوده گشته
ادامه مطلب ... یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, :: 11:22 :: نويسنده : حسن سلمانی «جوردی آلبیستون» جوردی آلبیستون، متولد استرالیا بسال1964میلادی آلبیستون دوره دکترای خویش را در ادبیات انگلیسی در سال 1995به پایان رساند .نخستین مجموعه اشعار وی به نام آرکس عصبی (1995) شایسته جایزه اول در جایزه ماری گلیمور و جایزه دوم در جایزه ان الدر شد و همچنین در فهرست جایزه نوین برترینهای ولز جنوبی با نام کنت اسلسور قرار گرفت. دومین مجموعه اشعار آلبیسون با نام BOTANY BAY DOCUMENT;تاریخچه شعر زنانBOTANY BAY(1996 باز آفرینی شاعرانه زندگی زنان محکوم در BOTANY BAY و PORT JACKSON است که با بهره گیری از منابع تاریخی مانند روزنامه ها، گزارش های سفر با کشتی ، نقشه ها و یاد داشت ها بر آن فائق آمده است. سومین مجموعه اشعارش به نام اعدام جین لی (1998) اظهار نظر در باره آخرین زن اعدامی در استرالیا است . مجموعه اشعار اخیر وی تاکید فکری و آموزشی دارد ودر عین حال همزمان به باز سازی قلمرو مردان در شروه های استرالیایی و بازسازی و پیکر بندی مجدد تاریخ استرالیا بر اظهار نظر در باره "حکایت وی " می پردازد. مترجم: زین العابدین چمانی یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:جوردی آلبیستون,چمانی,الهه ی الهام,ادبیات جهان, :: 10:16 :: نويسنده : حسن سلمانی « امیری باراکا» امیری براکا، متولد آمریکابه سال 1934.م است. نام اصلی او اورت لروی جونز است که در نیوآرک نیوجرسی به دنیا آمد. امیری باراکا به دانشگاه هاروارد رفت و در نیروی هوایی خدمت کرد. سپس به نیو یورک نقل مکان کرد. او از دانشگاه کلمبیا و نیو اسکول( مکتب جدید) فارغ التحصیل شد و به سرعت به چهره ای شاخص در محافل ادبی پیشگام تبدیل شد. باراکا چندین مجله ی بانفوذ را ویراستاری کرد.دوست نزدیک و عضو وابسته ی شاعران مهم بیت،بلک ماونتین( کوه سیاه) و مکتب نیویورک شد. با موفقیت نمایشنامه ی 1964 وی به نام « هلندی» که به کاوش تنش نژادی و تنفر پرداخت، باراکا به شهرت و معروفیت ملی رسید. در اواسط دهه ی 1960.م او از این دنیای آسمان جل، مأیوس شده بود و از این تعصب و بی عدالتی نژادی به شدت خشمگین شد. ر سال 1965.م زن سفید پوست و بچه هایش را ترک کرد و علقه اش را با دوستان روستایی سفیدپوستش برید. نامش را عوض کرد و به هارلم نقل مکان کرد. سرانجام به نیوآرک برگشت و در آنجا نویسنده ی مهم و برجسته ی نهضت ادبیات سیاهان و فعال سیاسی ، جنجالی برای ملی گرایی و جدایی سیاهپوستان شد. در سال 1974.م ایدئولوژی و شعر باراکا دوباره تغییر کرد. او ملی گرایی اولیه ی سیاهان را کنار گذاشت و شروع به حمایت از مارکسیسم کرد. در طی مراحل مختلف شغل های گسترده ی باراکا، او را فردی ناآرام، با ذهنی وقّاد و تخیل کلامی قوی می بینیم. شعرهای اولیه ی او مبهم، دردناک و غزل های شخصی است که از صور خیال غریزی و ساختار تکه تکه بهره گرفته تا خودآگاهی دردناک روحی را که از خود و جامعه ی رنج کشیده است، منتقل کند. در شعرهای بعدی و اغلب بحث انگیز وی بیشتر از گفت و گو استفاده شده است و به شکل بلوز و جاز هستند و گرایش دارند که مستقیم تر و کنش مدارتر باشند. آثار برگزیده: 1- دیباچه ای بر یادداشت خودکشی جلد بیستم(1961) 2- سخنران مرده(1964) 3- جادوی سیاه(1969) 4- اشعار برگزیده(1961-1995) چاپ1995 مترجم: زین العابدین چمانی «یوگنی الکساندروویچ یوتوشنکو» یوگنی الکساندروویچ یوتوشنکو متولد روسیه بسال 1933میلادی است. یوتوشنکو در ایرکوتسک به دنیا آمد و در مسکو بالید و تحصیل کرد . برخلاف وزنیسنسکی که معاصر وی بود ، سبک شاعرانه یوتوشنکو پرکار، سنت گرا و بسیار مشهور بود . شهرت او بویژه پس از انتشار "بابی یار" در سال 1961و"میراث استالین" در سال 1962 -که اشعار بسیار تند و انتقادی درباره جامعه شوروی و حکومت آن بود و تا سال 1980 میلادی چاپ نشده بود -بیشتر شد . علی رغم این سانسور ، یوتوشنکو عضو اتحادیه نویسندگان شورای ریاست جمهوری اتحاد جماهیر شوروی در سال 1967م. شد. در طی دو دهه بعد چندین مجموعه مهم از غزلیاتش از جمله "برف دارد میبارد"(1969)، "شایعه پدری"(1975)، و نقطه اتکاء(1981) را منتشر ساخت. پس از دوره ی گورباچف، فعالیت های شعری و ادبی یوتوشنکو کاهش یافت در حالی که مشغله های ملی و بین المللی وی در دیگر فعالیت های هنری افزایش یافت. آثاربرگزیده: 1- پیشاهنگان آینده(1952) 2- سومین برف(1955) 3- من از تبار سیبریایی هستم(1971) 4- نقطه ی اتکاء(1981) مترجم: زین العابدین چمانی یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, :: 9:28 :: نويسنده : حسن سلمانی « وداع یاران» چند روز پیش در کلاس درس ادبیات فارسی اول دبیرستان به درس « میر علمدار» رسیدیم، که قسمتی از تعزیه ی حضرت ابوالفضل العباس(ع) است. تقارن زمانی این درس و ایام محرّم، لذّت خواندن این درس را برایمان دو چندان کرد. چیز جالبی که در این درس توجهم را جلب کرد بیتی از شیخ اجل، سعدی شیرازی بود که شبیه امام حسین و حضرت عباس (ع) آن را همخوانی می کنند؛ « بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران» در حالی که حدود ششصد سال فاصله ی زمانی بین واقعه ی کربلا و عصر سعدی است. گذشته از این،تکرار و زمزمه ی همین غزل با سبک و سیاق موسیقی سنتی، که استاد شهرام ناظری در سال های نوجوانی و جوانی مان آن را خوانده بود و بد جوری به دل همسن و سال های من نشسته بود؛ خاطره ی خوش آن سال ها را در من زنده کرد و از بچه های با ذوق خواستم که اصل غزل را به صورت کامل پیدا کنند و به کلاس بیاورند تا همه از شنیدنش لذّت ببرند.عباس باشتنی و دانش آموز دیگری به اسم محمدامین دولت آبادی، تنها کسانی بودند که این کار را کردند. حالا غزل زیبای استاد سخن ، سعدی:
|