الهه ی الهام
انجمن ادبی

«واژه های فارسی به کار رفته در قرآن»(4)


● سُندُس
واژه ی سندس تنها به همراه واژه استبرق (ن.ک استبرق در آغاز فهرست) در توصیف لباس های دیبا و فاخر ساکنین بهشت، به کار گرفته شده است. به همین دلیل این احتمال می‌رود که این دو واژه هر دو ایرانی باشد. نویسندگان نخستین نیز گمان برده بودند که این واژه ایرانی است. فریتاگ نیز در واژه‌نامه ی خویش این واژه را فارسی دانسته است. این واژه، از واژه‌های نخستین وام گرفته شده است، زیرا در شعرهای کهن عربی به کار رفته است.
آیه ها: یلبسون من سندس واستبرق متقابلین (دخان/۵۳)، همچنین در انسان/۲۱ و کهف/۳۱
● سوق
این واژه تنها به صورت جمع أسواق و به معنای خیابان و در اشاره به خیابان های شهر به کار رفته است. در عربی نخستین سوق به بازار و محل فروش اشاره دارد ولی در عربی قرآنی به معنای خیابان به کار رفته است. این واژه در منابع نخستین بین‌النهرینی یافت شده و از بین‌النهرین به فارسی منتقل گردیده است. در پهلوی واژه shōkā به معنای بازار، میدان عمومی یا انجمن وجود دارد که از آنجا به عبری-فارسی راه یافته است. این واژه سپس از سریانی به آرامی به معنای بازار منتقل شده و احتمالن از آرامی مسیحی به عربی راه یافته است.
آیه ها: وقالوا ما لهذا الرسول یاکل الطعام ویمشی فی الاسواق لولا انزل الیه ملک فیکون معه نذیر (فرقان/۷) همچنین در فرقان/۲۵
● عفریت
این واژه از واژه پهلوی āfrītan از واژه اوستایی āfrīnat که در فارسی امروزین به صورت آفریدن در آمده، مشتق شده و کاربرد آن همانند کاربرد واژه ی خلق در عربی است.
آیه ها: قال عفریت من الجن انا آتیک به قبل ان تقوم من مقامک وانی علیه لقوی امین (نمل/۲۷)
● فرات
همه ی آیه هایی که در آن ها این واژه به کار رفته است در برابر آب شور دریا به آب شیرین رودخانه اشاره دارد. واژه فرات از رودخانه فرات مشتق شده که در زبان سومری به صورت Puranun، آب عظیم و در اَکَدی به صورت Purattu یا Purāt و در فارسی باستان به صورت Ufrātu در آمده است که سپس از فارسی باستان وارد یونانی شده است. این واژه از اَکَدی به عبری و سریانی نیز راه یافته است و از سریانی وارد زبان عربی شده است.
آیه ها: وهو الذی مرج البحرین هذا عذب فرات وهذا ملح اجاج وجعل بینهما برزخا وحجرا محجورا (فرقان/۵۳) همچنین در مرسلات/۲۷ و فاطر/۱۲

گرد آوری: 401
 

سه شنبه 5 آذر 1392برچسب:آیات,واژه,فارسی,الهه الهام, :: 12:34 :: نويسنده : حسن سلمانی

واژه های فارسی به کار رفته در قرآن (2 )


جزیه
جزیه در آیه ی توبه/۲۹ در قالب یک واژه ی حقوقی اشاره به هزینه‌ای دارد که از اهل ذمّه (غیرمسلمانانی که مورد حمایت حکومت اسلامی بودند) دریافت می‌گردید این واژه در اصل سریانی و به معنای مالیات و سرانه بوده است و همان طور که نولدکه گفته است، به شکل کزیَت نخست به فارسی و سپس به عربی وارد شده است.
آیه ها: قاتلوا الذین لا یومنون بالله ولا بالیوم الآخر ولا یحرمون ما حرم الله و رسوله و لا یدینون دین الحق من الذین اوتوا الکتاب حتی یعطوا الجزیه عن ید و هم صاغرون (توبه/۲۹)
جناح
این کلمه در مدینه و در آخرین آیات قرآن بسیار به کار گرفته شده است و بیش تر با عبارت «لا جناح علی» به کار رفته و به عنوان یک واژه ی حقوقی در قانون گذاری دینی به کار برده شده است. این واژه معرب واژه ی فارسی گناه است و از زبان پهلوی وارد عربی شده است. این واژه در شعر های فارسی پیش از اسلام دیده می‌شود و احتمالاپیش از اسلام به طور مستقیم از فارسی وارد عربی شده است زیرا در سریانی چون این واژه‌ای دیده نمی‌شود
آیه ها: نساء/۲۳-۲۴؛ احزاب/۵؛ اسراء/۲۴؛ نور/۲۹؛ ممتحنه/۱۰؛ نور/۵۸،۶۰-۶۱؛ احزاب/۵۱،۵۵؛ مائده/۹۳؛ نساء/۱۰۱-۱۰۲،۱۲۸؛ بقره/۱۵۸، ۱۹۸، ۲۲۹،۲۳۰،۲۳۳، ۲۳۴، ۲۳۵، ۲۳۶، ۲۴۰، ۲۸۲؛ طه/۲۲؛ قصص/۳۲؛ حجر/۸۸؛ شعراء/۲۱۵؛ انعام/۳۸؛
درهم
این واژه تنها به صورت جمع «دَراهِم» و در داستان یوسف در قرآن به کار گرفته شده است. برخی از زبان شناسان آن را معرب واژه ی داریک (نام سکه طلایی به کار گرفته شده در امپراتوری ایران) دانسته‌اند. در فارسی پهلوی drahm( گرفته شده از یونانی دراخم) به معنای سکه نقره‌ای یا به طور کلی پول در عهد ساسانیان به کار رفته است که خاستگاه اصلی واژه درم و درهم است.
آیه ها: وشروه بثمن بخس دراهم معدوده وکانوا فیه من الزاهدین (یوسف/۲۰)
دین
در قرآن واژه‌های دَینٌ (بدهی)، مَدیِنٌ (بدهکار) و همچنین فعل تَدَایَنَ (بدهکار یکدیگر شدن) به کار رفته است که مشتقات بعدی همین واژه است. منابع عربی آن را از واژه دَان (انجام دادن کاری از روی عادت) دانسته‌اند؛ اما خود واژه دَان از واژه دین مشتق شده است (همچون واژه‌های مَدینَة و دیّان) اگر چه برخی از منابع عرب زبان نیز برای این واژه هیچ ریشه‌ای ذکر نکرده و تنها آن را در واژگان غیر عربی فهرست کرده‌اند
این واژه به معنای ملت و دین از پهلوی وام گرفته شده است. در پهلوی واژه den به معنای مذهب وجود دارد که واژه های denak به معنای قانون مذهبی، ham-denبه معنای هم دین و denon به معنای مذهبی و مومن واقعی از آن شکل گرفته است. واژه ی پهلوی den نیز خود از یک واژه اوستایی شکل یافته است که این واژه اوستایی نیز احتمالن از یک واژه ی ایلامی مشتق شده است. در هر حال همین واژه خاستگاه اصلی واژه دین در فارسی امروزین است
آیه ها: این واژه بارها در قرآن به کار گرفته شده است.
رزق
این واژه در قرآن بارها برای اشاره به بخشش و روزی الهی و به عنوان یک واژه ی دینی به کار گرفته شده است. به جز اسم رزق، به صورت فعل رَزَقَ و همچنین به صورت رازق (کسی که می‌بخشد) و الرّزاق (بخشنده) نیز در قرآن به کار گرفته شده است. این واژه معرّب روزی و در اصل از واژه پهلوی روچیک به معنای نان و غذای روزانه است. در فارسی امروزی نیز واژه ی روزی به کار می‌رود. این واژه ی فارسی از راه سریانی وارد زبان عربی شده است و در دوره ی اسلامی دوباره به شکل رزق به فارسی وارد شده است. و در شعرهای قدیمی بسیار به کار رفته است
آیه ها: این واژه بارها در قرآن به کار گرفته شده است.

گرد آوری : 401
 

 

دو شنبه 13 آبان 1392برچسب:واژه,فارسی,قرآن, :: 9:36 :: نويسنده : حسن سلمانی

 «دیده بان زبان»

 

       نبایدانتظار داشته باشیم که هیچ واژه ی نامربوطی به زبان و ادبیات فارسی مان وارد نشده باشد. اگر چند سده به عقب برگردیم، متوجّه خواهیم شد که آن زمان که زبان، دیده بانی جوان و تیزبین داشت، نتوانست مانع ورود کلمات به مرز فرهنگ و ادب شود؛ چه رسد به امروز که دیدگان دیده بانمان سویی ندارد و به سختی جلوی پایش را می بیند تا توی چاله و چوله نیفتد!

حق داری اگر منظورم را نفهمی. خودت را سرزنش نکن.من هم مقصّرم. باید منظورم را روشن تر بیان کنم. مقصود و منظورم « های دو چشم» است!همان بینا ترین حرف، حروف الفبا که یا در نگهبانی و پاسداری از زبان مادری مان کوتاهی کرده و یا بیش از این توان مقابله نداشته اند! و از روزی که چشم هایش را بر روی بعضی از کلمات بست و حرفی نزد و گلایه و شکوه ای پیش رودکی  و فردوسی نبرد، بر سر اولین حرف و شاخ شمشاد حروفمان- الف- کلاه گذاشته شد و روزگار ما و زبانمان همین شد که هست!

به بهانه ی «آب» الف تبدیل به «آی با کلاه» شد و سرگرم کلا ه هابی رنگارنگ و جورواجور خود و این که کلاهش با قد و قامتش«سِت» هست یا نه! و به بهانه ی نون« گاهی» که گاه گاهی عرض اندام می کرد تبدیل به« گاهاً» تنوین دار شد؛ غافل از این که روزی دهنده، بدون کلاه و تنوین هم آب و نان بندگانش را تضمین و تأمین می کند.

این اتّفاق و اتّفاقاتی از این دست سبب شد که پیشنهاد دادند در هر اداره، سازمان، شرکت و کارخانه ای یک صندوق، جلوی چشم کارمندان، کارگران و مراجعه کنندگان نصب کنند و روی آن با خط خوش نستعلیق بنویسند«صندوق انتقادات و پیشنهادات». با وجود نام بد ترکیبش، بسیار هم طرفدار دارد و کسی نیست به این خوش خیالان گرفتار بگوید:«صندوقی که قادر نیست مشکل نام خود را حل کند، چگونه به شکایت و گلایه  ی شما می تواند رسیدگی کند؟!

در پایان از بازدیدکنندگان انجمن ادبی «الهه ی الهام» در خواست می کنم قبل از این که عریضه ای داخل این گونه صندوق ها بیندازید، یک اصلاحیه برای تغییر نام آن بیندازید تا بلکه با اصلاح نامش، امیدوار شوید، مشکل شما را هم حل و اصلاح کند!

401

 

سه شنبه 9 آبان 1391برچسب:زبان,فردوسی,الهه ی اهام,واژه, :: 15:46 :: نويسنده : حسن سلمانی
 

 

اگر نشد، بشوم شاعری که لایق توست

مرا ببخش

به خاطر قحط واژه بوده و بس!

شک ندارم

کلام نابی هست

مثل چشم تو سرکش و مغرور

وحشی و بکر و دست ناخورده

مثل بخت من همیشه به خواب

که هنوز هیچ شاعری آن را

نتوانسته مهار خویش کند

سنگ، سنگِ کوهساران را

پی آن کانی نادر و ناب

تیشه تیشه، ذرّه ذرّه خواهم کرد

قایقم را به آب خواهم زد

چنگ در چنگ خیزابه های بی پایاب

غرق خواهم شد

غوص خواهم کرد

در پی آن بهادُر نایاب

دستِ پر باز خواهم گشت

با ره آوردِ در خورِ تو

جعبه ماهوتی از جواهر شعر

شاهدم این ستاره، این مهتاب

پیش از آن که رهسپار شوم

دعوتم کن به یک شب شعر

شب روشن، شب شعور و شراب

با زبان سکوت و لهجه ی آب...

حسن سلمانی

8/6/88

 

 

پنج شنبه 18 خرداد 1391برچسب:حسن سلمانی,مغرور,واژه,بهادر, :: 11:2 :: نويسنده : حسن سلمانی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 65 صفحه بعد

آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان الهه ی الهام و آدرس elaheelham.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان