الهه ی الهام
انجمن ادبی
«واژه های فارسی به کار رفته در قرآن»(4)
گرد آوری: 401 واژه های فارسی به کار رفته در قرآن (2 )
گرد آوری : 401
«دیده بان زبان»
نبایدانتظار داشته باشیم که هیچ واژه ی نامربوطی به زبان و ادبیات فارسی مان وارد نشده باشد. اگر چند سده به عقب برگردیم، متوجّه خواهیم شد که آن زمان که زبان، دیده بانی جوان و تیزبین داشت، نتوانست مانع ورود کلمات به مرز فرهنگ و ادب شود؛ چه رسد به امروز که دیدگان دیده بانمان سویی ندارد و به سختی جلوی پایش را می بیند تا توی چاله و چوله نیفتد! حق داری اگر منظورم را نفهمی. خودت را سرزنش نکن.من هم مقصّرم. باید منظورم را روشن تر بیان کنم. مقصود و منظورم « های دو چشم» است!همان بینا ترین حرف، حروف الفبا که یا در نگهبانی و پاسداری از زبان مادری مان کوتاهی کرده و یا بیش از این توان مقابله نداشته اند! و از روزی که چشم هایش را بر روی بعضی از کلمات بست و حرفی نزد و گلایه و شکوه ای پیش رودکی و فردوسی نبرد، بر سر اولین حرف و شاخ شمشاد حروفمان- الف- کلاه گذاشته شد و روزگار ما و زبانمان همین شد که هست! به بهانه ی «آب» الف تبدیل به «آی با کلاه» شد و سرگرم کلا ه هابی رنگارنگ و جورواجور خود و این که کلاهش با قد و قامتش«سِت» هست یا نه! و به بهانه ی نون« گاهی» که گاه گاهی عرض اندام می کرد تبدیل به« گاهاً» تنوین دار شد؛ غافل از این که روزی دهنده، بدون کلاه و تنوین هم آب و نان بندگانش را تضمین و تأمین می کند. این اتّفاق و اتّفاقاتی از این دست سبب شد که پیشنهاد دادند در هر اداره، سازمان، شرکت و کارخانه ای یک صندوق، جلوی چشم کارمندان، کارگران و مراجعه کنندگان نصب کنند و روی آن با خط خوش نستعلیق بنویسند«صندوق انتقادات و پیشنهادات». با وجود نام بد ترکیبش، بسیار هم طرفدار دارد و کسی نیست به این خوش خیالان گرفتار بگوید:«صندوقی که قادر نیست مشکل نام خود را حل کند، چگونه به شکایت و گلایه ی شما می تواند رسیدگی کند؟! در پایان از بازدیدکنندگان انجمن ادبی «الهه ی الهام» در خواست می کنم قبل از این که عریضه ای داخل این گونه صندوق ها بیندازید، یک اصلاحیه برای تغییر نام آن بیندازید تا بلکه با اصلاح نامش، امیدوار شوید، مشکل شما را هم حل و اصلاح کند! 401
اگر نشد، بشوم شاعری که لایق توست مرا ببخش به خاطر قحط واژه بوده و بس! شک ندارم کلام نابی هست مثل چشم تو سرکش و مغرور وحشی و بکر و دست ناخورده مثل بخت من همیشه به خواب که هنوز هیچ شاعری آن را نتوانسته مهار خویش کند سنگ، سنگِ کوهساران را پی آن کانی نادر و ناب تیشه تیشه، ذرّه ذرّه خواهم کرد قایقم را به آب خواهم زد چنگ در چنگ خیزابه های بی پایاب غرق خواهم شد غوص خواهم کرد در پی آن بهادُر نایاب دستِ پر باز خواهم گشت با ره آوردِ در خورِ تو جعبه ماهوتی از جواهر شعر شاهدم این ستاره، این مهتاب پیش از آن که رهسپار شوم دعوتم کن به یک شب شعر شب روشن، شب شعور و شراب با زبان سکوت و لهجه ی آب... حسن سلمانی 8/6/88
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|