الهه ی الهام
انجمن ادبی
حتماً به کسانی برخورده اید که در جایگاه خودشان نیستند. امام علی _علیه السّلام _ هم می فرماید:« عدالت یعنی این که هر کس و هر چیز سر جای خودش باشد.» و اگر چنین نباشد یعنی عدالت برقرار نشده است.هر جا هم که عدالت رعایت نشده باشد، معنایش این است که ظلمی روا داشته شده است. این ظلم و بی عدالتی هم شمشیری است دو لبه که یک لبه اش حق کسی را که سر جایش نیست ضایع می کند و یک لبه اش حق کسانی را که باید از آن شخص فایده ببرند از بین می برد. اگر اعتقاد داشته باشیم که هر چیزی حتی یک ریگ جایگاهی در نظام خلقت دارد،چه فاجعه ای رخ می دهد اگر انسانی سر جایش نباشد. در این معادله ی دو دو تا،چهار تا،فاتحه ی جایگاه غصب شده و کسانی که چشم امید به آن دوخته اند خوانده شده است. تمام بلاهایی که بر سرمان می آید، از همین نه برجایگاه بودن ها ست. سخن و رأی نه برجای، پست و مقام نه بر جای، رفتار و کردار بی جا، اظهار نظر بی موقع، شعار بی پشتوانه، سکوت بی محل و صد البته انتخاب ها و انتصاب های نا عادلانه، جاهلانه و ظالمانه! اصلاً لازم نیست که چشم ها را بشوییم و جور دیگر ببینیم؛ کافیست به دور و برمان نگاه ساده ای بیندازیم. همین! یک نمونه را من به شما معرفی می کنم:« زین العابدین چمانی» چمانی کارشناس مترجمی و زبان و ادبیات انگلیسی است که به پنج زبان زنده ی دنیا آشنایی در حدّ تسلط دارد. می تواند همزمان یک شعر را از زبان انگلیسی به فارسی یا ترکی و یا بالعکس ترجمه کند؛ طوری که حس و حال شعر زبان اصلی در حدود نود در صد به مخاطب منتقل شود. و این امکان ندارد مگر با مداومت در مطالعه و احاطه به ادبیات هر دو زبان. ترجمه های زیادی را از او با اصلشان مقابله کرده ام و دیده ام که به قول خودش« قیل وورمیر.» یعنی مو نمی زند. در حال حاضر دبیر زبان انگلیسی دبیرستان های چهاردانگه است. سرشار از احساس و عاطفه است و وقتی شعری را دکلمه می کند با فن بیان مخصوص خودش جان کلام را بر جان می نشاند. مخصوصاً وقتی شعر ترکی را که زبان مادری اش است می خواند. زنگ های تفریح دور از چشم دانش آموزان و در حیاط خلوت مدرسه برای رفع خستگی سیگاری روشن می کند .سیگار کشیدنش هم با بقیه فرق می کند. چمانی فقط سیگار نمی کشد، بلکه با هر پوکی که به سیگار می زند؛مصراعی را در ذهنش می پرورد و یا عبارتی را ترجمه می کند و با پوک عمیق و واپسینش به سیگار، جدیدترین مخلوقش را امضا می کند. اشتباه نشود، سیگار او افیونی برای الهام شعر نیست.شعرش منقلی نیست.احساس ناب انسانی است. شاید در پشت نگاه ژرفی که به سرخی گُل سیگارش می دوزد؛ به این فکر می کندکه:« من کجام؟ این جا کجاست؟!» جای چمانی در مدرسه و سر و کله زدن با بچه هایی که هر روز گستاخ تر و نسبت به درس و تحصیل بی انگیزه تر می شوند نیست.چمانی یک آدم خاص با توانایی های بسیار بالاست که باید خصوصیاتش را شناخت و او را دریافت و نهایت استفاده را از وجودش کرد. بارها در جمع همکاران به جد یا کنایه شنیده ام که گفته اند:« چمانی جای تو این جا نیست. اگر در هر جای دیگری از دنیا بودی بهتر و بیشتر قدر تو را می دانستند.» و من هم این حرف را قبول دارم. باید با او بنشینی و برخیزی تا پی ببری که چه گنج سر به مهری در کنارت داری و از مصاحبتش چه اطلاعات سودمندی عایدت می شود. چمانی تا حالا چندین کتاب و مقاله از زبان های انگلیسی و ترکی به فارسی ترجمه کرده و یک دیکشنری به چاپ رسانده است. در حال حاضر هم مشغول ترجمه ی کتاب « عجایب طبیعت» از انگلیسی به فارسی است. ترجمه هایش را معمولاً با مداد سیاه روی برگه های آ چهار می نویسد و کنار امضایش ساعت ترجمه را قید می کند و اغلب ساعت ها، ساعت های پایانی شب و نزدیک طلوع خورشید است. زین العابدین چمانی من و الهه ی الهام را قابل دانسته و سخاوتمندانه گاهی کارهایش را برای درج در وبلاگ، به من و شما هدیه می کند. از شما دعوت می کنم کارهایش را در وبلاگ ادبی الهه ی الهام دنبال کنید. به امید دیدار! موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|