الهه ی الهام
انجمن ادبی
لبخندهایت را قاب کرده ام نمی شود نگرانشان نبود کلاغ پیر این مزرعه لبخندت را خواهد دزدید آوازش در گلو خفه مانده مدت هاست می دانستی؟! آوازی که به تاراج می برد این سکوت را سال هاست کسی به رویش نخندیده دلم برایش سوخت لبخندت را رو به پنجره قاب کردم... موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|